روشهای صحیح ترویج فرهنگ نماز در خانواده (کودکان)(1)
در این فصل به تبیین روشهای صحیح ترویج فرهنگ نماز در خانواده می پردازیم که برای آن روشهای متعددی بیان کرده اند که ما تا حد ممکن آن روشها را بیان و پیرامون هر کدام از آنها مطالبی را تقدیم می نمائیم:
1. عمل کردن والدین به وظایف خود در ارتباط با اقامه نماز فرزندان
2. ارائه الگوی مناسب
3. آموزش غیرمستقیم یا یادگیری مشاهده ای
4. استفاده از روش تشویق و پرهیز از زور و اجبار
5. آشناکردن فرزندان با مساجد و اجتماعات معنویگ
1. عمل کردن والدین به وظایف خود در ارتباط با اقامه نماز فرزندان
در رابطه با وظایف والدین نسبت به فرزندان باید گفت که پدر ومادر در مقابل فرزندان وظایفی دارند که یکی از آن وظایف این است که فرزندان خویش را نسبت به احکام الهی آشنا نمایند و آنها را امر به نماز کنند.چنانچه این روش و شیوه را ائمه نیز برای ما بیان کرده اند و پیامبر عظیم الشأن در این رابطه می فرماید:
« فکان یامربها اهله و یصبر علیها نفسه»
«پس رسول خدا(ص) هم اهل خود را به نماز فرمان می داد، و هم خود شخصاً با شکیبائی آن را به انجام می رسانیدو»
ونباید فراموش کرد که بهترین شیوه این است که علاوه بر گفتن، والدین نیز باید واجبات عمل نمایند که این خود می تواند بهترین خوع آموزش و آشناکردن فرزندان با احکام الهی است که پدر و مادر با عمل خود به فرزندانش می فهماند که باید نماز بخواند.
مساله خانواده، جزء مسائل بسیار مهم اجتماعات بشری است، یعنی این که سلامت یک جامعه استحکام یک اجتماع بزرگ انسانی، به استحکام یک جامعه استحکام یک اجتماع بزرگ انسانی، به استحکام خانواده هایی که آن اجتماع را تشکیل می دهند، بستگی داردو بهترین وسعادتمندانه ترین اجتماع بشری آن است که افراد صالح و شایسته، و مردمی وظیفه شناس و مومن داشته باشد، و این امر میسر نیست مگر با تربیت و پرورش صحیح کودکان و مهیا ساختن آنها برای آینده ای بهتر. متاسفانه بسیاری از مردم نسبت به تربیت کودکان سطحی فکر و بی توجه هستند،در حالی که اسلام دوره شروع تربیت کودک را از هنگام تولد، بلکه قبل از تولد، بلکه بالاتر و به هنگام اراده ازدواج و پیوند زناشوئی دانسته است.
ماهی که در دریازاده می شود نیازی ندارد که آموزش ببیند. در نتیجه فرزندی هم که در خانواده ای که لبریز از ذکر و یاد و محبت خداست بدنیا می آید، هیچ نیاز ندارد که آموزشی بویژه برای نماز ببیند، چون از همان لحظه تولد در گوشش اذان و اقامه می گویند، او را به نماز و رستگار و بهترین عمل دعوت می کنند. خانه ای که لبریز از ذکر خداست فرزند در این ذکر پرورش پیدا می کند، دلی که با ذکر خدا جلا ببیند، هیچ وقت از خدای متعال نمی گریزد، انس با خدا، درذکر با خدا جلا پیدا می کند. امیرالمومنین علی علیه السلام می فرمایند: « ان الله جعل الذکر جلاء القلوب» «خداوند ذکر و یاد خودش را جلاء دلها قرار داده است.»
خانه ای که در آن خانه پدر اذان می گوید، سحرگاهان که بچه خوابیده، با زمزمنه خوش پدر بیدار می شود. خانه ای که در آن پدر نماز شب می خواند، به هنگام بین الطلوعین بیدار است و با زمزمة قرآن خانه را منور می کند، خانه ای که تمام اهل آن متعهد به نماز و به آداب دینی هستند، چگونه ممکن است فرزندی در این خانه پرورش پیدا کند که از نمازگریزان باشد.
خود مشاهده کرده اید، وقتی که سجاده می اندازید، و به نماز مشغول می شوید، بچه دو ساله شما می آید روبروی شما می ایستد و شما را قبله خود قرار می دهد، همراه با شما به رکوع می رود، هنگامیکه خسته می شود سر به مهر می گذارد و همانجا خوابش می برد و با ذکر شما آرامش پیدا می کند، چنین خانه ای یقیناً فرزندان صالح و سالمی و فرزندانی اهل نماز می پروراند، متاسفانه باید بگوئیم امروزه وسائل ارتباط جمعی با هجوم پرقدرت فراوانی که دارند، پدرها و مادرها را از فرزندان جدا کرده، یعنی فرزند شما در خانه شماست، اما انسی با شما ندارد، چون پدر وقتی وارد خانه می شود یا روزنامه گرفته و مشغول خواندن آن است یا مشغول دیدن برنامه از تلویزیون و یا در حال استراحت و اصلاً فرصتی پیدا نمی کند تا با فرزندان خود ساعتی را سپری نماید و آنها را با نماز و دستورات الهی آشنا نماید و... اگر از همان اول پدر هر وقت برای اومشکلی پیش می آمد به فرزندان و اهلخانه خود دستور می داد که نماز بخوانند برای رفع مشکلشان، این باعث می شد که بچه ها نسبت به نماز علاقمند شوند، و در هر کاری از نماز کمک بگیرند، شاهد بر این مطلب حدیث گرانبهائی از رسول اکرم (ص) است که ایشان می فرایند:
«إذا اصاب اهله حضاصه: قوموا الی اصلاه و قال: بهذا امر ربی»، « چون مشکلی به اهل خانواده اش می رسید برای رفع آن می فرمود: برخیزید نماز (مستحبی) بخوانید، بعد فرمودند: این دستور خدای من است.»
پس، یکی از وظایف اصلی پدرو مادر، که به نماز فرزندان خود فوق العاده اهمیت قائل شوند به فرزندان خود تعلیم دهند که نماز یاد خداست زندگی بی یاد خدا تاریک است نماز تکیه گاه انسان است انسان بدون تکیه گاه مضطرب است نماز احساس تنهائی را زائل می کند نماز ندای فطرت آدمی و معراج بخشایندة مهربان است، نماز بیمه کننده انسان از لغزش و سقوط است، نماز جهاد اکبری است و پیکاری بزرگ با دشمنان انسان به همین دلیل است که شیطان بیش از هر زمانی به هنگام نماز به سراغ انسان آمده و می کوشد ذهن نمازگزار را از خدا غافل سازد، و به امور روزمره و مشکلات و نیازهای آن متوجه سازد، حال برای آنکه فرزندان خود را اهل نماز کنند، باید محبت خدا را در دلشان زنده کنند و پرورش بدهند، تا از این بوته محبت گل خوشبوی نماز بروید و باید توجه داشت که بدون ریشه بوته گل زیبای نماز نمی روید. در اینجا این سئوال پیش می آید که چگونه خدا را پیش خلق محبوب کنیم؟ خدای متعال در این زمینه رهنمون می دهد، و می فرماید:
«ذکر و اهم آلائی و نعمانی» نعمتهای مرا بر ایشان بشمار.
وقتی نعمتهای مرا دیدند، مرا دوست خواهند داشت و وقتی که خدا را دوست داشتند، اهل نمازخواهند شد، چون نماز یک تواضعی است در مقابل خالق مهربان، خالقی که حاضر و ناظر است.
روایاتی که در زمینه نماز فرزندان وارد شده، فراوان است که به سه دسته می توان تقسیم نمود.
الف) آموزش نماز
آموزش و آموختن نماز به کودکان، از وظایف اولیه پدران و مادران است. در این زمینه پیغمبر اکرم (ص) می فرمایند:
علموالصبی الصلاه ابن سبع سنین اضربوه علیها ابن عشر سنین. « به کودکان در سنین هفت سالگی نماز یاد دهید و در ده سالگی او را در ( صورت سستی) برای نماز تنبیه کنید.
ب) دستور به خواندن نماز
دومین مرحله پس از آموزش نماز، مرحله الزام و واداشتن کودکان به خواندن نماز است. در این مرحله نیز سنین متعددی از شش تا ده سالگی مطرح گردیده است، که به برخی از آنان اشاره می شود.
1. پیامبراکرم(ص) می فرمایند:
اذا عرف الغلام یمینه من شماله فمروه بالصلاه «پس اگر پسر دست راست و چپ خود را از هم تشخیص داد، به او دستور دهید او را وادارید تا نماز بخواند.»
2. پیامبراکرم (ص) می فرمایند:
مرا صبیانکم بالصلاه اذا بلغوا سبع سنین «اگر فرزنداناتن به هفت سالگی رسیدند، به نماز وادارشان کنید.»
3. امام علی(ع) فرمودند:
علموا صبیانکم الصلاه و خذواهم بها اذا بلغوا ثمانی سنین «فرزندان خود را نماز تعلیم دهید و آنها را در سن هشت سالگی به نماز وادارید.»
4. امام صادق(ع) می فرمایند:
مروا صبیانکم بالصلاه اذا کانوا ابناء عشر سنین. « بن فرزندانتان در سن ده سالگی دستور دهید؛ تا نماز بخوانند.»
ج) تنبیه برای خواندن نماز
آخرین مرحله ای که در روایات در رابطه با نماز کودکان به چشم می خورد، مساله تنبیه و زدن کودک به خاطر سستی در امر نماز است، پدران و مادران باید توجه داشته باشند که: در سنین پایین تنها باید با تشویق و نرمی ومهر و محبت فرزندان خود را به خواندن نماز راهنمائی کنند، و بر آنان سخت نگیرند که یکباره از نماز بریده و از آن فراری شوند، اما هر چه سن آنها بالاتر می رود، قدری لحن آمرانه به خود بگیرند، و به طور کلی در زدن فرزندان به دلیل کوتاهی در نماز با احتیاط و دوراندیشی بیشتر عمل کنند و تنبیه را نه اولین، که آخرین راه تلقی کنند.
ادب صغار اهل بیتک بلسانک علی الصلاه و الطهور، فاذا بلغوا عشر سنین فاضرب و لا تجاوز ثلاثه»؛
«فرزندان خردسالت را با زبان بر نماز و وضو، و عادت دهید، و آنگاه که به ده سالگی رسیدند، آنها را به خاطر سستی و سهل انگاری در نماز بزن، ولی از سه ضربه فراتر نرو.»
پس والدین گرامی باید با تمسک به انبیاء و اولیاء الهی، در خانه خود محیطی پاک و پرفضیلت و با صفا و صمیمت بوجود آورند؛ محیطی که در آن مهر ومحبت، وظیفه شناسی و ادب، تقوا و سایر صفات پسندیده وجود داشته باشد، کودکان در آن به طور ناخودآگاه وظیفه شناس بار می آیند.
در روایت بسیار مهمی آمده است: که حضرت عیسی(ع) بر قبری گذشت که صاحبش عذاب می شد، سال بعد به همان قبر گذشت، مشاهده گرد صاحبش از عذاب نجات یافته، سبب آن را از حضرت حق پرسید، به او وحی شد، فرزند صالحی پیدا کرد، که راهی را اصلاح و یتیمی را پناه داد، به خاطر عمل فرزندش او را آمرزیدیم.
پس عزیزان تربیت اولاد صالح و فرزندی که اهل عبادت و کار خیر باشد، نه تنها بهره دنیوی بلکه سود برزخی و قیامتی دارد، سعی کنید از این تجارب با منفعت غفل ننمائید.
- ۹۲/۱۱/۲۴